آداب انتخاب کردن
محتویات
تعریف آداب
آداب به سه معنی است: ۱.رفتارها و گفتارهای شایسته ۲.تأدیب و تنبیه ۳.علوم ادبی [۱]
انتخاب کردن
هر انسانی در طول زندگی دائماً در حال انتخاب کردن است، انتخاب بین راه های مختلف، موضوعات متفاوت، اشیاء متنوع و ...؛ به طوریکه در تعاریف مدیریتی هم چنین می گویند که یک مدیر شخصی است که دائماً در حالت انتخاب کردن است! ضمن اینکه قدرت و اختیار انتخاب توسط خداوند به انسان داده شده است و این همان مزیت اصلی انسان بر سایر مخلوقات است. او می تواند بین خیر و شر و صلاح و فساد انتخاب کند و مختار است. اگر چه مسئول هم هست و در عالم باقی باید جوابگوی انتخاب هایش باشد.
آداب انتخاب کردن
بایسته ها و الزامات که در جهت اتخاذ بهترین تصمیم جهت انتخاب کردن ایده آل ترین گزینه مورداستفاده قرارمی گیرد.
اهمیت
افراد همواره در موقعیتهای مختلف زندگی ناگزیر به انتخاب هستند. از امور کوچک و جزیی گرفته تا مسایلی بزرگ و با اهمیت. [۲]
کیفیت و آداب انتخاب کردن
عوامل تاثیرگذار در انتخاب کردن
نوع مشکل، نقش اساسی در تصمیمگیری دارد. مشکلات کوچکتر معمولا راحتتر حل میشود. چون تصمیمگیری در مورد آنها آسانتر است اما مشکلات پیچیدهتر به لحاظ نیازی که به اطلاعات تخصصی دارند و بعدهای مختلفی از زندگی فرد را در بردارد با روند کند تصمیمگیری مواجه میشوند.
رابطه انتخاب کردن با احساسات
باتوجه به اینکه گاهی احساسات مانع از تصمیمگیری صحیح میشود و در برخی اوقات ما انسانها بینهایت احساسی میشویم، بسیار مشکل است که بتوانیم یک تصمیم چندجانبه بگیریم و این آگاهیهای تصمیمگیرنده است که در این فرآیند تاثیرگذار است؛ چرا که میتواند تا حدی از بروز احساسات جلوگیری کند. البته سطح آگاهی و نوع ارزشها از شخصی به شخصی دیگر متفاوت است.
خصوصیات یک انتخاب موثر
اشخاص مبتکر، ارزشها را بررسی و براساس آنها تصمیمگیری میکنند و تفاوت آنها با افراد منفعل این است که این دسته افراد اجازه میدهند که مقتضیات، شرایط و محیط مسوولیتهای آنان را کنترل کند و احساس نمیکنند که باید تصمیماتشان را خودشان کنترل کنند و گاهی اوقات به اموری مانند قضا و قدر تمسک میجویند؛ از آنجایی که در تصمیمگیری هر تلاشی در جهت انتخابکردن، بهترین گزینه است، گاهی اوقات راهحل کاملی وجود ندارد بنابراین تصمیمگیرنده باید انعطافپذیر باشد.
روش و تکنیک انتخاب کردن صحیح
ارزیابی اولیه
انتخاب کردن با مرحله ارزیابی شروع میشود و در طی این مرحله اطلاعات درخور جمعآوری میشود.
تحلیل
تصمیمگیرنده باید ضرورت گرفتن یک تصمیم را نشان بدهد. یعنی از خود بپرسد که چرا چنین تصمیمی گرفته است؛ چرا که گاهی اوقات تصمیمگیری واجب نیست و اوضاع خود به خود بهبود مییابد و ممکن است که یک انتخاب هیچ سودی نداشته باشد.
شناسایی پیامدها
همیشه مهم است که در انتخاب کردن مقصد مطلوب یا هدف به طور شفاف شناسایی شود.
نقشه
باید بهترین راهحلها یا ترکیبی از راهحلهای مرتبط با هم را در نظر بگیرید. اولویتها را انتخاب کنید تا به نتیجه مطلوب برسید.
به کارگیری
در این مرحله، شخص تصمیماتی را که اتخاذ کرده به اجرا میگذارد.
ارزیابی نهایی
نتایج یک تصمیم باید ارزیابی شود که آیا کفه فواید سنگینتر از مضرات است یا نه. در این مرحله است که تمامی راهحلها و نتایج نشان داده و بررسی میشود تا مشخص شود که کدام انتخاب بهترین انتخاب خواهد بود.
خطاهای انتخاب کردن
حتی اگر فرد همه مراحل را به طور صحیح طی کند و از تجارب اشخاص دیگر کمک گیرد و وضعیت را تحلیل کند و حتی پیامدهای مثبت و منفی را در نظر بگیرد باز هم آن تصمیم ممکن است به شکست منجر شود.
تعصبات
تعصبات میتواند در مراحل مختلفی ظاهر شود. برخی از افراد در انتخاب کردن ذهن بستهای دارند. دیدگاههای دیگران را در نظر نمیگیرند و معمولا به تنهایی تصمیم میگیرند و از پذیرفتن اطلاعاتی که مخالف دیدگاههای شخصیشان است، امتناع میکنند. بنابراین اطلاعات در فرآیند تصمیمگیری کنار گذاشته میشود. از طرف دیگر، برخی از مردم در برابر تغییرات مقاومت میکنند بدین معنی که دوست دارند وضعیت به همان صورت سابق باقی بماند.
در نظر نگرفتن تمامی شرایط
در نظر نگرفتن تمامی شرایط و وضعیتها و کوتاهی در آن نیز میتواند علت اشتباهها در تصمیمگیری باشد.
ناشکیبایی
متاسفانه ناشکیبایی یکی از عوامل عمدهای است که انتخاب به شکست منجر میشود. بیشتر مسایل و مشکلات میتوانند بیش از یک راهحل داشته باشند اما اگر انتخاب کننده اولین راهحلی را که به ذهنش میرسد سریعا انتخاب کند، ممکن است آن تصمیم، بهترین انتخاب او نباشد. [۳]